تویی در دیده ام چون نور و محرومم ز دیدارت

نمـــــیدانم ز نـــزدیکـی کنم فــــریـاد یا دوری

صائب تبریزى


به نام خدا

دوستان همگی سلام :))) امیدوارم ایام به کامتون باشه و از همه مهمتر سالم باشین :)

امروز صب به این فکر میکردم که پرزیدنت حیوونکی اصلا شانس نداره. ایران دچار همه مدل بلایی تو دوره ریاست جمهوری ایشون شده. ان شاءالله که همه چی خوب بشه و درست بشه و به اون روزای خوب برسیم.

1- اول از عصر روز جمعه شروع میکنم که روز انتخاباتم بود :| (از 50 میلیون فقط 8 میلیون؛ جالبطوره :) در یه اقدام کاملا بدون برنامه ریزی و در یک حرکت تاکتیکی رفتیم به اکبر عمو سر بزنیم. حالا اکبر عمو کیه؟ ایشون عموی من نیست :/ اصلا نمیدونم چه نسبتی باهم داریم اما یه قلیل رابطه فامیلی رو خود اکبر عمو بهش اشاره کرد که ماشاالله از بس من در چنین چیزایی تبحر دارم که نگین و نپرسین -_- (فقط میدونم فلانی باهامون فامیله حالا چی میشه مگه مهمه؟ والا )

عصر حدود ساعتای چهارو نیم بود که زنگ زدم به میلاد. بعد از خوش و بش گفتم: پایه ای یه جا ببرمت حالت تنظیم بشه؟ گفت: کجا؟ گفتم: تو بیا. ضرر نمیکنی. قطع کردم و عین گلنگدن کلاشنیکف آماده شدم و رفتم سر کوچه تا ببینم دکی آماده شده یا نه. دیدم چه تیپی زده ^_^ یاد کنفرانسش تو شهید بهشتی میوفتادم هههه :) یعنی چنان تیپی زده بود که فقط در وصفش میشه گفت: دررررر حددددددددد!!!

گفتم میخوایم بریم فلان جا. خونه اکبر عمو! گفت حاجی بیخیال و بگذریم. خیلی ناز کرد ولی به زور بردمش. جالب اینجاست جلو در گفت: حاجی اینا پیرن، خونشون یه موقع میوه و چایی نداشته باشن یه وقت شرمنده نشن. هنوز دیر نشده بیا برگردیم. گفتم: نه بابا مگه من و تو واسه خوردن اومدیم :/ اومدیم خودشون رو ببینیم.

فکرای پس از واقعه: هر قدمی که به سمت خونه اکبر عمو برمیداشتم و با میلاد میجنگیدم به این فکر میکردم خونشون چه شکلیه :) میدونستم خونشون از اون کاه گلی قدیماست اما نمیدونستم چطوریه :)

من عاشق خونه های کاه گلی هستم :))))

وقتی رسیدیم به درب ورودی خونه دیدم یه در چوبی آبی فیروزه ای خیلی ترو تمیز با اون قفلای قدیمی. داخل خونه رو نگم دیگه :) دیوارای کاه گلی، تقریبا نیم متری میشن، بعضا هم بیشتر و هر اتاق یه پنجره یا با یه در سه لنگه دارهکه اونها هم یا آبی فیروزه ای یا یه رنگ سبز خاصی دارن ( تو تصویر هست :) از اون جایی که دیوارها بزرگه پس تاقچه های بزرگ و خوبی هم داره :) یکی از دیوارهای اتاق پر از زندگی و لبخند و کلی خاطره های خوب خوب بود چون پر از عکس بود و همشون هم قاب شده، چقدر تر و تمیز *_* گوشه پایین تاقچه یه رادیو قدیمی و یه ساعت فی قدیمی (تو فیلما از اینا زیاد دیدین؛ خیلی خوشگلن و صدای زنگشون فیل رو هم بیدار میکنه :) چه شمدونی هایی ^____^ حیف که حوض نداشتن ههههه :) یه روزی یه خونه میسازم لنگه همینا :*) که عشق درش موج بزنه :)

ادامه داستان: کبری خاله همسر اکبر عمو اومد استقبالمون و خدا رو شکر من رو میشناخت چون با نوه اش همکلاسی و رفیق جون جونی بوده و هستم :) ما رو به داخل خونه دعوت کرد و دیدیم اکبر عمو نشسته و یه پیرهن سفید رنگی به تن داره که روش یه دونه کاموایی پوشیده (اسم اینا چیه؟ نمیدونستم که نمیدونم :| ). اکبر عمو اصلا ما رو نمیشناخت و هرچی هم گفتیم حریفش نشدیم تا همسر گرام با یه جمله همه چی رو تموم کرد و دیگه تا جد ما رو هم میشناختن :)))

خیلی خوشحال شده بودن. اکبر عمو درست جایی نشسته بود که جلوش یه پنجره بزرگ بود و دید اون پنجره روی درب ورودی اصلی خونه بود. خدا رو شکر که تنها نیست و کبری خاله رو داره و هر روز نوه ها و پسرا و دختراشون بهشون سر میزنن. اما یه چیز رو خوب فهمیدم؛ اونم اینکه پیرامون همیشه چشم به راه هستن و منتظرن که به دیدنشون بریم. به والله نمیدونین چقدر بهم خوش گذشت و چقدر خاطره با اکبر عمو مرور کردیم. تنها راهی که میتونستم با اکبر عمو دربارش صحبت کنم عکس هایی بود که روی دیوار بودن! وگرنه منه جوون 23 ساله با یه پیر مرد نود و خورده ای ساله چکار؟! :)) اکبر عمو خیلی با سلیقه بود و هر جای خونه رو که میدیدم بیشتر دوست داشتم که بدونم که چطور اونطوری شده. از سقف تیرچه ای در دو گوشه خونه دوچیز آویزون بود. یکی هواپیما و دیگری یدونه مرغ پلاستیکی :)))) (قشنگا :) نه هر دم بیل ) داستانشون رو که پرسیدم مرغ رو 50 سال پیش برای پسرش محمد خریده بوده. و اون رو از تهران با چه مشقتی آورده بوده الله اعلم. خاطرات بچگی پسراشون رو چنان قاب گرفته بودن که به اونا حسودیم شد :)

محمد آقا 55 سالشونه. و اون مرغه خاطرات عمیق کودکیش رو میتونه بیاره جلو چشماش :)

بیاین عکسایی که از جمع های دوستانه و خانوادگیمون می‌ندازیم رو؛ چاپشون کنیم و پر کنیم زندگیمون رو از عکسای قشنگ :)))

2- بیدمشک هایی که مامان پیارسال کاشتش خوشگلطور شدن و اینم یعنی بایرام خیلی نزدیکه :)))))

3- حسنی یوسفم قشنگه *_*


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها